ورود

مشاهده نسخه کامل : داستان چت روم ها !!!!!!!



2sib
28-04-08, 15:50
داستان چت روم ها

یاد دارم که شبی در چت روم*****در اتاقی که بگفتندش شوم

ناگهان دختر زیبا پر کی*****گشته بود شمع جماعت شبکی

غمزه بسیار در ان روم چون کرد ***** بر دل پیر و جوان او خون کرد

وصف خود را به چه نازی می گفت******* وب کمش را نتوان بازی مفت

هرکسی در طلبش اهی زد***** جان خود بر سر سودایی زد

هر کسی نامه عشقی می زد****هرکسی ناله هجری می کرد

ان یکی گفت به من قول دادی*****دیگری نیست چو من پولداری

ان یکی گفت که من دین دارم*****گول حرفت نخورم بیم دارم

ان یکی گفت چو من مفلس نیست****گر بگردی چو منی مخلص نیست

همه گفتند تو گر زیبایی*****پرده از چهره چرا ننمایی؟

عاقبت دختر چت روم بر خاست*****وب کمش باز نمود گر زیباست

همه دیدند کچلی در انجاست*****هی همی خنده کند کی زیباست

صورتش صورت خر را دارد****کله اش کله گر* را دارد

هر کسی فحش و ندایی می گفت*****خنده و صوت و صدایی می گفت

چون که شوریده شدم از چت روم***** بر همه خنده کنان گشتم گم

(گر*:به معنای کچل)