PDA

مشاهده نسخه کامل : ایران در کُنج!



درفش کاویانی
10-04-08, 12:00
ایران در کُنج!

انگار از تاخت و تاز دشمنان به کشورمان ، که در درازنای تاریخ هر دم قوم و طایفه ای سودای ریزه خواری از خوان گسترده ی ایرانیان به سرش می زد و به تمدن شکوفای آریایی می تاخت زیاد دور نشده ایم . هنوز هم در میان تمدن سده ی بیستم ، دشمنان بر ما می تازند و داشته هایمان را به تاراج می برند اما به گونه ای دیگر .

یک روز ، نام خلیج فارس را خلیج عربی می گویند !!!!!!

یک روز یونسکو جشن سه هزار سال فرهنگ زرتشتی را در تاجیکستان برگزار می کند !!!!!!

یک روز کشور ترکیه مولوی شاعر پارسی گوی را به نام خود تبلیغ می کند!!!!!! ما هم می پذیریم و حتا گروه های موسیقی از ایران برای باشکوه تر برگزار کردن مراسم راهی می شوند !!

روز دیگر تازیان ، بادگیرهای سر برافراشته ی کویر ایران را به نام جلوه ای از معماری عرب می خوانند !!!!!! دم بر نمی آوریم !!

در بازی های آسیایی قطر هم نام کشورمان را الجمهوریه العربیه ایران می نامند ، بیرونی و پورسینا را دانشمندان عرب می خوانند و ما ، آرام و سربه زیر وارونه نمایی تاریخ را به تماشا ایستاده ایم !!!!!!

رفتارمان ملانصرالدین را به یاد می آورد که بر درگاه خانه ایستاده بود و به دروغ به رهگذران می گفت: (( سرکوچه آش می دهند .))ساده دلان کاسه به دست راه می افتادند و ملانصرالدین از دیدن انبوه کاسه به دستان خود به این گمان می افتد که نکند سرکوچه آش بدهند !

از بس در گذشته در کتاب های ریاضی ، " جمشید کاشانی " را به نادرستی دانشمند تازی نامیدیم . بدون آنکه اندیشه کنیم " جمشید " نامی ایرانی ست و " کاشان " شهری در ایران .

یا " خوارزمی " را به همین گونه الخوارزمی خواندیم . باورمان شده که بیرونی و پورسینا تازی اند !!!!!

بیرونی که تنها دو روز درسال و آن هم در جشن های " نوروز " و " مهرگان " قلم را بر زمین می گذاشت و کار نمی کرد را تازی می نامند !!

نکند فردا " نوروز " و " مهرگان " هم جشن های تازیان خوانده شوند !!

می گویند تا جد سوم پورسینا نامی از سینا دیده نمی شود و نام سینا از " سئنه" اوستایی که همان سیمرغ بوده و در فرهنگ ایرانی به هنر پزشکی ، نامدار است ، گرفته شده است . اگر دیدیم روزی روزگاری سیمرغ را هم پرنده ی استوره ای تازی نامیدند شگفت زده نشویم !!

ایران وایرانی کی تا به این اندازه دروغ شنیده و سخنی نگفته ؟؟؟؟؟

سرزمین آزادگان همواره بیشه ی شیران بوده و کمین گاه دلیران .

سخن حکیم توس با دشمنان ایران ، از پس سده ها شنیدنی ست :

که ایران چو باغی ست خرم بهار

همیشه شکفته گل کامکار

نگر تا تو دیوار او نفکنی

دل و پشت ایرانیان نشکنی

کز آن پس بود غارت و تاختن

خروش سواران و کین آختن

زن و کودک و بوم ایرانیان

به اندیشه ی بد منه در میان

نمونه ی دیگر روایت " پورجلجل" است در کتاب " طبقات الاطبا و الحکمه " :

" هنگامی که اسکندر به سرزمین پارس گام نهاد و از هر سمت مواجه با مخالفت و مقاومت شد ، نامه ای به استاد و رایزن خود ارستو نوشت و در آن توضیح داد :

ای دانشمند صاحب فضیلت ، من در سرزمین پارس مردانی را می بینم بس خردمند و هوشیار که ستیزگی و کینه توزی در سر دارند . مرا بیم آن است که این افراد به کین خواهی برخیزند و مردم پارس را بر من بشورانند . ازین رو برآنم که همگی آن افراد را بکشم و دل از اندیشه آنان آسوده دارم . در این باره رای تو چیست ؟

و ارستو پاسخ داد :

اگر بر سر آنی که خون دانایان و خردمندان پارس را بریزی ، انجام این کار دشوار نیست و تو برای انجام آن توانایی داری . اما کاری که هیچ گاه از دست تو برنمی آید ، کشتن سرزمینی ست که این مردان را ساخته است . بدان که تو می توانی مردم خردمند این سرزمین را نابود کنی ؛ اما کشتن سرزمینی که چنین سردارانی را در دامان خود پرورانده است ، از دست تو ساخته نیست . پس چاره این است که ، با پارسیان نکویی کنی تا دلهایشان را به دست آوری و به دوستی ایشان پیروزمند گردی "

اینها مشت نمونه خروار است که کردار و گفتار و اندیشه ی ایرانی را باز می شناساند . ایرانیان همواره مردمانی دلاور و دادخواه بوده اند . زیر بار زور نمی رفتند . گزافه را بر نمی تابیدند . اینک چه شده که در دوحه آنگونه می گویند و ما هیچ کاری نمی کنیم ؟؟؟ اگر یک گام پیش تر بگذاریم باید بپرسیم ، چه شده که قطر به خود اجازه می دهد چنین کند ؟؟؟ پاسخ را باید در آن چه درگذشته با خود کردیم جست . برخورد ما در گذشته ، با رویدادهایی همانند آنچه در قطر روی داد اگر شایسته بود ، پندی سزاوار به ناراستان داده بود . یا اگر در کتاب های فارسی به اشتباه دانشمندان و نامداران ایرانی را تازی نمی نامیدیم . اگر سد سیوند به یکباره بخشی از سند بزرگی و شکوه این سرزمین را به آب نمی داد . دیگر قطری ها در خواب هم نمی توانستند بگویند ، آن چه را در بیداری گفتند .

انگار با دستان خود ایران را به کنج می رانیم . دریغ است از ایران ......

aMiR HosSeiN
12-04-08, 21:37
.................................................. .........