arven_andomil (27-08-08), Fog (13-09-08), only_fifi (27-08-08)
نقاشی بسیار زیبا از ایمان ملکی
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
پرسپولیس همیشه قهرمانه
arven_andomil (27-08-08), Fog (13-09-08), only_fifi (27-08-08)
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
شجاعت می خواهد
وفادار احساسی باشی
که میدانی
شکست می دهد
روزی نفس های دلت را...
Fog (13-09-08)
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
شجاعت می خواهد
وفادار احساسی باشی
که میدانی
شکست می دهد
روزی نفس های دلت را...
Fog (13-09-08)
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
یوتاب ; نمادی از شجاعت زن ایرانی
شجاعت می خواهد
وفادار احساسی باشی
که میدانی
شکست می دهد
روزی نفس های دلت را...
Fog (13-09-08)
مینیاتورهایی زیبا اثر استاد فرشچیان
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
شجاعت می خواهد
وفادار احساسی باشی
که میدانی
شکست می دهد
روزی نفس های دلت را...
Fog (05-10-08)
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
شجاعت می خواهد
وفادار احساسی باشی
که میدانی
شکست می دهد
روزی نفس های دلت را...
Fog (05-10-08)
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
شجاعت می خواهد
وفادار احساسی باشی
که میدانی
شکست می دهد
روزی نفس های دلت را...
Fog (05-10-08)
Rembrandt Harmenszoon Van Rijn
بيوگرافي اين هنرمند بزرگ
1606 _رامبراند هارمنز وان راين در پانزدهم ژوئيه در ليدن به دنيا مي آيد , پدرش يك آسيابان و مادرش دختر يك نانواست .
1620_ در دانشگاه ليدن براي تحصيلات لاتين ثبت نام مي كند ولي پس از مدت كوتاهي آن جا را ترك مي كند
1621 _3_ در ليدن به شاگردي نقاش نه چندان مشهوري بنام يا كوب وان اسوانن(1571_1638) در مي آيد .
1624 _ در كا رگاه نقاش تاريخي آن زمان يعني پيتر ليست من (1538_1633) حضور مي يابد.
1625 _ به ليدن بر مي گردد و به صورت نقاشي مستقل كارگاهي را در خانه پدري در ودزتيك مي گشايد . اولين اثر تاريخ دار * سنگسار سنت استه فن * را نقاشي مي كند .
1626 _ يان لن ونز (1607_1674 )نقاش جوان ديگري از ليدن همكاري چندين ساله را با رامبراند شروع مي كند .
1628 _ جرارد دو (1613_ 1675 )اولين شاگرد رامبراند به كارگاه او مي رود.
1630 _ پدر رامبراند مي ميرد
1631 _ رامبراند با هنريك وان اويلن برخ دلال هنري آمستردام شريك مي شود
1632 _ به آمستردام مي رود . كا رگاه جديدش در خانه پدريش برقرار ميشود .مهمترين سفارش خود يعني تابلوي * درس آناتومي * دكتر تولپ را به اتمام ميرساند
1634 _ در ماه مه با ساسكيا وان اويلن برخ كه از خانواده بسيار ثروتمندی است ازدواج مي كند
1635_ اولين بچه آنها غسل تعميد مي بيند و بعد از يك سال مي ميرد رامبراند به كارگاه بزرگ خود در بلوم گراخت,ميرود تا بازده بيشتر ي داشته باشد .پرتره خود و ساسكيا را مي كشد
1638 _ دومين بچه آنها غسل تعميد مي بيند ولي دو ماه بعد مي ميرد .
1639 _ ساسكيا و رامبراند به خانه بزرگتري در نزديكي محله يهو ديان مي روند،، اين دوره موفق ترين و شاد ترين دوره زندگي او به شمار مي رود او مجموعه وسيع هنري خود را توسعه مي دهد و خانه را از آنها پر مي كند .
1640 _ سو مين بچه آنها به دنيا مي آيد و باز هم مي ميرد .مادر رامبراند مي ميرد
1641 _ خدا پسري به آنها مي دهد و نام او را تيتوس مي گذارند
1642 _ تابلوي شبگردان به اتمام ميرسد و ساسكيا به علت بيماري سل مي ميرد
1642 _5 _ رامبراند روي اچينگ چاپ *شفاي بيمار توسط مسيح * مشغول كار ميشود دو نسخه از خانواده مقدس مي كشد
1645 _ هندريك استوفل به خانه رامبراند مي آيد و بعدا امور خانه و نگهداري تيتوس را به عهده مي گيرد
1650_ رامبراند مقروض ميشود و بستانكاران اموال او را حراج مي كنند
1653 _ باز به مقدار بدهي افزوده مي گردد و از دوستان پول زيادي قرض مي كند . تابلوي تفكر ارسطو در باره مجسمه هومر را به پايان مي رساند
1654 _ عقد هنريك استوفل براي رامبراند توسط كليسا بسته مي شود وضع مالي او وخيم تر ميشود
1655 _ تابلوي شستشوي زن در رودخانه و تيتوس در حال مطالعه را نقاشي مي كند
1656 _ رامبراند اعلام ور شكستگي مي كند تابلوي دعا كردن يعقوب براي بچه ها ي يوسف و درس آناتومي دكتر ديمن را به پايان مي رساند
1657 _8 _ سه حراج عمومي در ميكده دوكي سر كرون از اموال رامبراند بر گزار مي گردد .
1660 _ در اثر موافقت تيتوس و هندريك جهت راندن بستانكاران , او را به پيش خدمتي خود بر مي گزينند تابلوي انكار مسيح توسط سنت پيتر را به اتمام ميرساند
1661 _ هندريك ناخوش مي شود و به خاطر كورنه ليا و صيت مي كند رامبراند قيم بچه شود . تابلوي دسيسه ژوليس سي ويليس را نقاشي ميكند
1662 _ تابلوي سران صنف پارچه فروش را به اتمام مي رساند
1663 _ هندريك مي ميرد
1668 _ تيتوس با مادانا وان لور در ماه فوريه ازدواج ميكند در ماه سپتامبر تيتوس ميميرد
1669 _ در چهارم اكتبر رامبراند جهان را بدرود مي گويد
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
شجاعت می خواهد
وفادار احساسی باشی
که میدانی
شکست می دهد
روزی نفس های دلت را...
Fog (03-11-08)
|
Vincent Van Gogh
بيوگرافي اين هنرمند بزرگ
ونسنت ونگوگ در 30 مارس 1853 در شهر گروت زاندست هلند متولد شد.او پسر يک روحاني فرقه پروتستان بود و بدين ترتيب در يک محيط مذهبي و سنتي پرورش يافت.اما از همان ابتدا وي پسري بشدت حساس و فاقد اعتماد به نفس بود.
در سال 1869 شغلي را از طريق پسر عمويش در فروشندگي آثار هنري در هاگو پيدا کرد و با آنها تا هنگا ميکه از دفتر لندن بعلت بد اخلاقي اش در سال 1873 اخراج شد همکاري مي کرد.قبل از فراگيري درس روحانيت در دانشگا ه آمستردام درانگلستان مدير مدرسه بود.بعد از آنکه موفق نشد در کليسا شغلي بيابد براي زندگي با عنوان مبلغ مذهبي پروتستان به ميان معدنچيان بوريناژ رفت.
اگر چه پسر عمويش کمک زيادي به وي مي کرد ولي او خود سرانجا م هنر را فرا گرفت.کارهاي اوليه او بيش از حد تيره و بي لطافت بودند.
او سعي مي کرد در کارهايش زندگي انسانهاي فقير را به تصوير بکشد.براي مثال (سيب زميني خورها) در سال 1885 که تحت تاثير (مليت) يکي از قهرمانان هنري او بود از اين نمونه مي باشد.
در سال 1886 به پاريس رفت و با برادرش که از همسرش جدا شده بود زندگي کرد.(تئو)يک دلال کارهاي هنري بود و ونسنت از طريق تئو با هنرمنداني چون : گوگن،پيسارو،سورات،لوترک... آشنا شد.در سال 1888 به شهر آرل در جنوب فرانسه رفت و در آنجا محصور رنگ قرمز و زرد مديترانه شد که بصورت سمبولي براي نشان دادن حالت دروني خودش بود.براي مثال گلهاي آفتاب گردان در سال 1888 بود.
مدت کوتاهي با گوگن همکا ري داشت،اما اين ملاقات خوش آيند نبود و جر و بحثي که در آخر منجر به حادثه گوش بريدن ونگوگ شد بين آنها در گرفت.در سال 1889 به خواست خودش براي نجات يافتن از بحراني که در آرل بدان گرفتار شده بود که شايد در گيري او با گوگن هم در آن بي اثر نبود به بيمارستان رواني(سنت رمي) رفت و در آنجا هم به نقاشي پرداخت و آنجا از کارهاي نقاشاني که دوست داشت نسخه برداري ميکرد.
او نقاشي را (برق گير بيما ري من )ميخواند و چون ميديد هنوز ميتواند نقاشي کند احساس مي کرد که به راستي ديوانه است.او گلهاي زنبق در سال1889 را در ميان حمله هاي شديد روحي و بحرانهاي بيماري کشيد.کارهاي او به سمت رنگهاي ارغواني روشن و صورتي تمايل يافته بود.
اما قلم موي او بي اندازه ساکن و بدون تکان بود و ضربات قلم موي او به صورت گرد بود،که در اين حالت نشأ ت گرفته از حالت رواني او بود.
در سال 1890 براي نزديک تر بودن به تئو به آورس نقل مکان کرد در حاليکه مدعي بود حالش بهتر شده است.70 روز آخر زندگي اش را در حاليکه از بيماري سل رنج ميبرد به نقاشي کشيدن گذراند،او در مدت زندگي اش تنها توانست يکي از کارهايش را بفروشد.
ونسنت در 27 جولاي 1890 در يک کشتزار به خود شليک کرد و در صبح 29 جولاي زندگي را بدرود گفت.تئو برادر وي نيز 6 ما ه بعد از جنون مرد و جسد او را در کنار برادرش به خاک سپردند.زندگي ونگوگ در نامه هاي بسيا ري که براي برادرش تئو نوشته به تفضيل آورده است!
ونگوگ مي گويد:آتشي در وجود من است که نميتوانم بگذارم تا خاموش شود گر چه نميدانم مرا به سوي چه فرجا مي خواهد کشاند که به احتمال قوي فرجامي تيره خواهد بود.اما در مواردي بهتر است آدمي مغلوب باشد تا غالب!
کشتزار و کلاغ ها آخرين نقاشي ونسان ون گوگ است؛ پرندگان سياه رو به آسمان در پروازند و منتقدان هنري اين را به پيشگويي مرگ تعبير کرده اند.
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
شجاعت می خواهد
وفادار احساسی باشی
که میدانی
شکست می دهد
روزی نفس های دلت را...
Fog (03-11-08)
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
شجاعت می خواهد
وفادار احساسی باشی
که میدانی
شکست می دهد
روزی نفس های دلت را...
Fog (12-11-08)
1 کاربر در حال مشاهده این موضوع. (0 عضو و 1 میهمان)
Bookmarks